Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز شنبه ۱۳ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که طوفان االقصی؛ یک نبرد تماما فلسطینی در بیان سید حسن نصرالله، تغییر فاز دیپلماسی؟، سفر رئیسی به کردستان و افتتاح فرودگاه سقز در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

سخنان نصرالله چه کسانی را غافلگیر کرد؟


مهدی علیخانی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان سخنان نصرالله چه کسانی را غافلگیر کرد؟ نوشت: سخنان امروز سیدحسن نصرالله، رسانه‌ها، جریان‌ها و افرادی را غافلگیر کرد که از زمان اعلام خبر سخنرانی دبیرکل حزب‌الله، با ساعت شمار معکوس آغاز جبهه‌ای جدید در جنگ را وعده می‌دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در نقطه مقابل، برای آنانی که تحولات منطقه و حوزه مدیترانه را از گذشته تا به امروز به صورت غیراحساسی و غیرهیجانی دنبال می‌کنند، سخنان نصرالله همانی بود که انتظار می‌رفت: فلسطینی خواندن عملیات الاقصی و عدم اطلاع جریان مقاومت از آن و وابسته ساختن تصمیمات حزب‌الله و مقاومت به تحولات پیش رو. قبلا نوشته بودم رویکرد احساسی و ژورنالیستی ممکن است در زمان کوتاه هیجان بیافریند، اما بلافاصله موجب سرخوردگی عاملان و مخاطبان آن می‌شود. متاسفانه آسیب این رویکرد این‌بار فراتر بود و آن اینکه به واسطه بالا بردن سطح توقعات از نتیجه قابل پیش‌بینی سخنرانی دبیرکل حزب‌الله، سخنان مهم و تعیین‌کننده او را در نظر مخاطبان طیف خود خنثی کردند. سخنان نصرالله، چون همیشه معنادار و منطبق با واقعیات و نه براساس احساسات طرح شد. برای درک بیشتر موضوع خوب است تحولات جنگ ٢٠٠٦ و مواضع او در جریان و پس از جنگی که دستاورد‌های مهمی برای حزب‌الله و مقاومت در منطقه داشت دوباره مرور شوند. به‌رغم برخی نظرات و مواضع، شخصا از زمان عملیات اخیر، ضمن تاکید بر اینکه سمت و سوی جنگ غزه می‌تواند طیف گسترده‌ای از احتمالات حتی سناریوی کمتر محتملی، چون گسترش منطقه درگیری و بازیگران درگیر را داشته باشد، بر عدم ورود حزب‌الله به جنگ مگر تحقق شرایطی که فعلا غیرمحتمل است، تاکید می‌کردم (فارغ از درگیری‌های پراکنده مرزی که مورد انتظار و قابل توجیه است). 

در حال حاضر گسترش جنگ اگرچه موجب گشایش جبهه‌های جدید به زیان اسراییل می‌شود، اما ممکن است درنهایت فرصتی برای طیف نتانیاهو و جریان افراطی این رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده‌اند، شود و علی‌القاعده ایران و حزب‌الله به این موضوع آگاهی یافته‌اند و براساس این درک عمل می‌کنند. باید امیدوار بود رویکرد‌های احساسی و هزینه‌ساز با نتایج موقت، اما همراه با آسیب‌های بلندمدت برخی جریان‌ها و افراد که حتی در برخی رسانه‌های رسمی نفوذ پیدا کرده‌اند [و اخیرا سه نمونه شاخص یافته]هرچه زودتر سایه‌شان از سر سیاست داخلی و خارجی کشور کنار بروند.

 

آینده از آن فلسطین است


حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: دوم نوامبر، یکصد و ششمین سالگرد صدور اعلامیه شوم و ننگین آرتور جیمز بالفور وزیر خارجه وقت انگلستان است. متن کوتاهی که پیامد‌های فاجعه باری، چون اشغال فلسطین و شکل‌گیری رژیم جعلی و آپارتاید صهیونیستی، قتل عام فلسطینی‌ها، نسل کشی زنان و کودکان، اخراج ساکنان اصیل فلسطین از سرزمین آبا و اجدادی شان، مصادره اراضی آنان و... را به همراه داشته است. این اعلامیه نامیمون مقدمه شکل‌گیری غده سرطانی و نامشروعی در منطقه غرب آسیا گردیده که هنوز بعد از نزدیک به هشتاد سال، عواقب آن دامنگیر مردم منطقه و فلسطین است. صهیونیست‌ها با کمک پدرخوانده‌های آنگلوساکسون خود و با تکیه بر تاریخ‌سازی و مظلوم‌نمایی، جغرافیای منطقه آسیای غربی را با بحران مواجه کرده‌اند.
امروز که بیداری و مقاومت مردم فلسطین، اوج شقاوت و نسل‌کشی صهیونیست‌ها را پیش چشم جهانیان قرار داده است، مجال مناسبی است تا روز نکبت صدور اعلامیه بالفور را باز‌خوانی کنیم تا ابعاد نکبت ۱۹۴۸ را بیشتر دریابیم.
اعلامیه بالفور، همدلی و همدردی انگلیس را با خواسته‌ها و آرزو‌های صهیونیسم بین‌الملل جهت تأسیس به‌اصطلاح وطن ملی صهیونیسم در فلسطین اعلام می‌دارد. این اعلامیه که در سال ۱۹۱۷ و در بحبوحه جنگ جهانی اول منتشر گردید، در شرایطی اعلام شد که نزدیک به بیست و یک سال تا شروع جنگ جهانی دوم و ادعای نسل‌کشی یهودیان توسط نازی‌ها فاصله دارد و ظاهراً بریتانیا و رفقای صهیونیستی آنان به خوبی از آن چه می‌خواست در دو دهه بعد اتفاق بیفتد اطلاع و آگاهی کافی داشته‌اند!
حضور صهیونیست‌ها در سرزمین مقدس بر دو روایت مخدوش و مجعول تاریخی استوار شده است؛ روایت نخست آن است که در کتاب مقدس یهودیان، این سرزمین به آن‌ها (بخوانید صهیونیست‌ها) وعده داده شده است و دومین روایت؛ ادعای کشتار و نسل کشی یهودیان توسط نازی‌ها در خلال جنگ جهانی دوم ملاک و مد نظر آن‌ها قرار گرفته است. این دو روایت و خصوصاً مورد دوم مبنایی برای گسیل داشتن سیل بزرگی از یهودیان به سوی سرزمین فلسطین و مقدمه‌ای برای اشغال و ویرانی این سرزمین شد که تاکنون نیز ادامه دارد. جالب و غم انگیزتر اینکه سه سال بعد از صدور اعلامیه بالفور و در توافقات فاتحان جنگ جهانی اول، اداره سرزمین مقدس فلسطین به بریتانیا واگذار می‌شود و وعده بالفور به صهیونیست‌ها زمینه عملی پیدا می‌کند. ساده اندیشانه است اگر باور کنیم این موارد صرفاً بر مبنای یک تصادف بوده است. سرزمین فلسطین برای هزاران سال ساکنانی اهل فرهنگ، صناعت، زراعت و البته دیانت داشته است که انگلیسی‌ها در اعلامیه‌ای آن را به صهیونیست‌ها می‌بخشند! در طول عمر نامشروع این رژیم اشغالگر، آپارتاید و کودک‌کش، دولت‌های غربی همواره سعی وافر در قلب واقعیت و تعویض جایگاه مظلوم و ظالم داشته‌اند. صهیونیست‌ها همواره دستی باز در جنایت بی‌مکافات و بازخواست داشته و هرگاه صدایی از گلویی حق‌خواه در دفاع از فلسطین برخاسته است فریاد یهودستیزی سر داده‌اند. اخیراً و پس از عملیات طوفان‌الاقصی بار دیگر حامیان و دایه‌گان رژیم صهیونیستی به میدان آمده و با الفاظ پرطمطراق سعی در وارونه‌نمایی حقیقت و تجهیز و تشجیع این رژیم جعلی داشته و دارند. وظیفه‌ای که پیشتر بر عهده انگلیس قرار داشت، پس از پایان جنگ جهانی دوم و قدرت‌گیری امریکا در نظام بین‌الملل به این کشور منتقل شد. حمایت‌های بی‌قید و شرط امریکا و انگلیس از رژیم صهیونیستی عامل اصلی شکست‌های شورای امنیت سازمان ملل در احقاق حقوق فلسطینی‌ها بوده و وتوی ۴۵ قطعنامه این شورا که آخرین آن اخیراً روی داد و طی آن امریکا نه تنها با هرگونه توقف جنایات رژیم صهیونیستی در غزه مخالفت کرد بلکه حتی حاضر نشد به یک قطعنامه بشردوستانه رأی ممتنع بدهد! امریکا در تعارضی آشکار با ادعا‌های مزورانه خود در خصوص حقوق بشر به قطعنامه‌ای که برای گشایش مسیر کمک به غیرنظامیان در غزه تدوین شده بود رأی مخالف داد تا حمایت خود از جنایات جنگی در حال ارتکاب در باریکه غزه را بیش از پیش نمایان سازد. پر واضح است که این اقدام مصداقی عینی در پشت پا زدن ایالات متحده امریکا به اصول اولیه انسانی و حقوق بین‌المللی تلقی خواهد شد. نکته در آن است که این رژیم مجعول علی‌رغم سال‌ها دایه‌گی و کفالت بریتانیا و پس از آن ایالات متحده به سان طفل نامشروعی است که توان ایستادن بر زانوان خویش را ندارد و برای تداوم حیات ننگین فمینیست‌ها کجا هستند آیا حق زنان فلسطینی، زندگی نیست!

 


فمینیست‌ها کجا هستند آیا حق زنان فلسطینی، زندگی نیست!


معصومه طاهری در روزنامه جوان نوشت: مریم الدوسری، مدرس مدیریت منابع انسانی بین‌المللی در دانشکده بازرگانی عربستان است. او اخیراً در مقاله‌ای ژورنالیستی که بازتاب زیادی در فضای رسانه‌ای کشور‌های عرب‌زبان داشت، تلویحاً وابستگی تفکراتی، چون فمینیسم که سال‌ها با ژست مستقل‌بودن خود را حامی زنان در جهان معرفی کردند، به چالش کشیده‌است. گروه‌های فعالی که در جریان جنگ غزه در تناقضی آشکار تمام‌قد از اسرائیل حمایت می‌کنند و کشتار کودکان و زنان فلسطینی را به هیچ می‌گیرند. همین تناقض‌ها نشان می‌دهد ایده‌ها و تفکراتی، چون فمینیسم در بطن خود نه برای حمایت از حقوق زنان، بلکه به منظور مقابل هم قرار دادن دو جنس زن و مرد و متلاشی کردن نهاد خانواده به وجود آمده‌اند. مطلبی که الدوسری به رشته تحریر درآورده به خوبی مبانی غیرتوحیدی و شیطانی تفکراتی، چون فمینیسم و وابستگی آن‌ها به صهیونیسم جهانی را برملا می‌کند.
پلتفرم X (توییتر) بازار وسیعی از ایده‌ها و نظرات، فمینیست‌های غربی است که یکسویه نقش رهبری افکار عمومی را برعهده گرفته‌اند و خودشان را دروازه‌بانی می‌دانند که بگویند چه کسی فمینیست واقعی است و چه چیزی فمینیسم را تشکیل می‌دهد.
از ۷ اکتبر این فمینیست‌ها ناباورانه پیام‌های حمله حماس به اسرائیل را به شدت محکوم کردند! در حالی که کشتار جمعی بیش از ۲ میلیون فلسطینی در نوار غزه را نمی‌بینند یا به سادگی از کنار آن می‌گذرند. بعضی از آن‌ها تلاش می‌کنند از بمباران بی‌رویه و محاصره کامل این منطقه کوچک توسط اسرائیل را که تاکنون جان بیش از ۵ هزار مرد، زن و کودک را گرفته، حمایت کنند و از آن به عنوان انتقام‌جویی قابل‌قبول برای اقدامات حماس و یک دفاع مشروع یاد کنند.
اجازه بدهید واضح بگوییم؛ آنچه اینجا مطرح است بی‌تفاوتی آشکار و در برخی موارد تأیید مشتاقانه خشونت‌هایی است که علیه زنان فلسطینی انجام می‌شود. این به اصطلاح فمینیست‌ها نه‌تن‌ها هیچ همدلی یا حمایتی از رنج طولانی‌مدت زنان فلسطینی از خود نشان نداده‌اند، بلکه حتی با تلاش‌های زیاد می‌خواهند کسانی را که کوچک‌ترین همدردی با فلسطینی‌ها دارند را ساکت کنند.

از ترس اربابان یا از مرض وابستگی
هر بار شخصی به ویژه مشهور، پیامی را برایشان ارسال می‌کند که آیا از فلسطین و رنجی که چندین دهه از سوی اشغال و ظلم اسرائیل متحمل شده‌اند، حمایتی می‌کنید؟ آیا از حماس حمایت می‌کنید؟ جوابی نمی‌دهند، اما وقتی سؤال می‌شود آیا حملات علیه غیرنظامیان اسرائیلی را محکوم می‌کنید؟ با پاسخ‌های متعددی مواجه می‌شوید. البته بعضی می‌ترسند جواب بدهند و عقب‌نشینی می‌کنند، اما برخی دیگر نمی‌خواهند اسرائیل را به چالش بکشند. پاسخ آن‌ها هر چه باشد، مخالفان را با رگباری از برچسب‌زنی ارعاب و توهین کنار می‌زنند. برچسب‌هایی مانند یهودستیز، حمایت از تجاوز و ربودن زنان، حمایت از گروه به زعم آن‌ها تروریستی مسلمان حماس؛ بنابراین من می‌خواهم درباره همه فمینیست‌های غربی سخن بگویم که نه‌تن‌ها در پست‌هایی که منتشر می‌کنند، اعلامیه‌هایی که امضا می‌کنند، مقالاتی که می‌نویسند بدون قید و شرط از حق دفاع از اسرائیل حمایت می‌کنند، بلکه به طور خستگی‌ناپذیر برای حذف هر کسی که جرئت دارد دهه‌ها رنج فلسطینیان را برجسته کند، تلاش می‌کنند.
آیا این جنایت علیه زنان نیست؟
شما برای پایان دادن به بمباران بی‌رویه غزه از سوی اسرائیل، که هر روز صد‌ها زن و دختر را می‌کشد و مثله می‌کند، سکوت کرده‌اید، آیا این همان چیزی است که به آن فمینیسم می‌گویید؟! هضم و درک فمینیسم شما که به نظر می‌رسد فقط درباره گروه خاصی از زنان عمدتاً سفیدپوست، غربی و همسو با غرب صدق می‌کند، دشوار است.
شما می‌گویید خشونت اعمال شده از سوی حماس بر زنان اسرائیلی را محکوم می‌کنید، اما در مقابل نه‌تن‌ها چیزی درباره رنج زنان فلسطینی نمی‌گویید، بلکه سعی می‌کنید هرکسی را که شجاعت دارد، از جانب آن‌ها صحبت کند، ساکت کنید. امروزه زنان و کودکان غزه نه‌تن‌ها در معرض بمباران شدید قرار دارند، بلکه به دلیل محاصره کامل تحمیل‌شده توسط اسرائیل، در معرض قحطی غذایی هم قرار دارند. آیا این جنایت علیه زنان نیست که باید محکوم شود؟
چگونه می‌توانید خود را فمینیست بنامید در حالی که اقدامات تنبیهی و نسل‌کشی یک دولت قدرتمند علیه مردمی بی‌دفاع محبوس در زندانی با فضای باز را توجیه یا حتی حمایت می‌کنید.
چگونه می‌توانید به راحتی حوادث دلخراش صد‌ها هزار زن را که هیچ قدرتی برای تغییر وضعیت خود ندارند، نادیده بگیرید.
بی‌تفاوتی آشکار فمینیسم غربی نسبت به اظهاراتی مانند معادل‌سازی فلسطینی‌ها با حیوانات انسانی توسط وزیر دفاع اسرائیل، یوآو گالانت، عمیقاً نگران‌کننده است. اگر فمینیسم شما را تشویق نمی‌کند تا از مردمی دفاع کنید که از سال ۱۹۴۸ تاکنون چیزی جز پاکسازی قومی، ظلم و اشغال نمی‌شناختند و ۱۷ سال در تلاش برای زنده ماندن در یک محاصره فلج‌کننده بوده‌اند و اکنون با چیزی که فقط می‌توان آن را نسل‌کشی توصیف کرد، مواجه هستند، پس این فمینیسم چه فایده‌ای دارد؟ اگر این واقعیت‌ها شما را وادار به موضع‌گیری نمی‌کند، فمینیسم چه هدفی را دنبال می‌کند؟

این فمینیسم چه ارزشی دارد؟
آیا زنان فلسطینی آنقدر زن نیستند که شایسته حمایت فمینیستی شما باشند؟ امیدوارم این بر وجدان شما سنگینی کند؛ با حمایت از اسرائیل به هر قیمتی، از خشونت علیه زنان و کودکان چشم‌پوشی می‌کنید. با نادیده گرفتن مصائب مردم فلسطین، با تلاش برای برچسب زدن به هر کسی که جرئت حمایت از مبارزات آن‌ها را دارد، به عنوان «یهود ستیز» و «ضدفمینیست»، به وضوح نشان می‌دهید که در نظرتان زندگی انسان‌ها و نه فقط زنان ارزشی ندارد. پیام شما به زنانی که زیر بمب‌های اسرائیل زنده بمانند، به زنانی که اجساد فرزندان کشته‌شده خود را در گهواره نگه می‌دارند، رسا و واضح است؛ شما به حساب نمی‌آیید. ش همواره باید به تنفس مصنوعی متکی باشد. بی‌تردید آینده از آن فلسطین است.

منبع: تابناک

کلیدواژه: طوفان الاقصی غزه فلسطین آرمیتا گراوند جنبش انصارالله یمن مرور روزنامه ها حسین امیرعبدالهیان سیدحسن نصرالله فمینیسم غزه اسرائیل فلسطین طوفان الاقصی غزه فلسطین آرمیتا گراوند جنبش انصارالله یمن سخنان نصرالله زنان فلسطینی صهیونیست ها فلسطینی ها فمینیست ها جنگ جهانی علیه زنان حزب الله نه تن ها نسل کشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۲۲۲۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

ما در جامعه امروزی، مادران بی‌شماری را می‌یابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزش‌های مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم می‌برند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، در حقیقت خودشان هستند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی از معنویت سخن به میان می‌آید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن می‌شود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک‌ زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت می‌دهد، برای آن هدف تعیین می‌کند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری می‌کند.

اما نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان می‌توانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگو با دکتر مژگان خان‌بابا، مشاور امور بانوان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، به بررسی نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی پرداخته است.

معنویت؛ تلاشی برای درک‌ زندگی واقعی

«معنوی و معنویت» منسوب به معنا، غالباً در مقابل ظاهری، مادی و صوری به کار می‌رود. واژه «معنویت» را شاید بتوان با این آیه قرآن به خوبی بیان کرد: «كَذَلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الْأَرْضِ» (سوره رعد؛ آیه 17) در این آیه حق ثابت و ماندنی، و باطل همچون کف روی آب، ناپایدار و زوال‌پذیر معرفی شده است. این آیه می‌تواند مقایسه ظاهر و معنا باشد.

وقتی از معنویت سخن به میان می‌آید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن می‌شود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک‌ زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت می‌دهد، برای آن هدف تعیین می‌کند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری می‌کند.

اما نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان می‌توانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟

آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی

نقش زنان در معنویت‌بخشی به زندگی

برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، کافی است تنها به یکی از روایات قرآنی، آن هم روایتی که تنها در آن روایت، نام زنی به صراحت آمده است، مراجعه کنیم. داستان حضرت مریم بنت عمران، یکی از چهار زن برگزیده عالم که مادرش پس از وضع حمل از اینکه دختری زاده، نگران است: «وَ لَیسَ الذَّکَرُ کَالاُنثَی» (آل عمران/ آیه 36)

اما همین دختر چنان به تربیت معنوی خود مشغول می‌شود و از خود آغاز می‌کند که سرمشق و الگوی پیامبر خدا می‌گردد: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرَیَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزقًا» (همان سوره/ آیه 37) پیامبری که خود متصل به منبع وحی است، می‌پرسد: «یَا مَریمُ اَنَّی لَکِ هَذَا» (همان آیه).

شاید این بخش از آیه همان حلقه مفقوده در جامعه زنان امروزی باشد. ما در جامعه امروزی، مادران بی‌شماری را می‌یابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزش‌های مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم می‌برند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، درحقیقت خودشان هستند.

آنها غافل از اینکه شبانه‌روز توسط فرزندانشان رصد می‌شوند و فرزندان آنها با چشمانی تیزبین الگوهای زندگی خود را در مادران خود جستجو می‌کنند، به جای پرداختن به رشد معنوی خود، فرزندان را به دست کسان دیگری، خواسته یا ناخواسته می‌سپارند و از نقش اصلی خود در این فرایند کاملاً غافل می‌شوند: «یَا ایُّها الّذینَ آمَنُوا عَلیکُم اَنفُسَکم» (المائده/ 105)

در روایت حضرت مریم سلام الله علیها، هر بار حضرت زکریا علیه السلام نزد او می‌رود، رزقی می‌بیند: هر بار رزقی، یعنی هر بار ثمره و پاداش فعلی الهی متفاوت از دیروز و فردا.

سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!
 

معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی

معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی: «مَنِ اِسْتَوَى یوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ» این الگو چنان تأثیرگذار است که پیامبر الهی را به حرکت درآورده، او را از ناامیدی از درگاه الهی که متناسب با شأن پیامبری‌اش نیست، به سوی امید «رَبِّ هَب لِی مِن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیِّبَة» (همان سوره/ آیه 38) و امیدبخشی : «وَ امرَاتِی عَاقِر» (همان سوره/ آیه 40) به حرکت درمی‌آورد.

آنچه که از زنان در جامعه امروزی انتظار می‌رود؛ یعنی توجه به معنویت و پرهیز از روزمرگی و معنابخشی به زندگی خود و اطرافیان (خانواده)، ایجاد شوق، پویایی، تحرک و نشاط معنوی در زندگی با متصل شدن به خالق هستی و ایجاد رابطه دوستی با تنها دوست اطمینان‌بخش و مطمئن: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد/آیه 28)

سپس داستان از انحصار در خانواده و اطرافیان درآمده، خطاب آن جهانی می‌شود: «وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» (همان سوره/آیه 42) رسالت مریمی که در واقع پیامبر نیست، از حوزه خانواده و عشیره به جهانیان گسترش می‌یابد.

این داستان، ذهن خواننده را به رسالت پیامبران بزرگ الهی و از جمله پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نزدیک و منتقل می‌کند. آنجا که از حوزه عشیره و خانواده: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» (الشعراء/ 214) و مخاطبینِ خاصِ«رِحْلَة الشِّتَاءِ وَالصَّیفِ» (قریش/آیه2) به دعوتی جهانی : «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ» (الحجر/ آیه 95) گسترش می‌یابد.

رسالت معنوی حضرت مریم سلام الله علیها از خود شروع می‌شود، به خانواده می‌رسد و از آنجا به خارج از خانواده و جهانیان منتقل می‌شود. این، نقش معنوی یک زن از نگاه قرآنی است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
  • آوارگان فلسطینی اینگونه از دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا تشکر کردند | ببینید
  • ببینید | پیام مقاومت به شیوه بانوی فلسطینی
  • راهپیمایی در کشورهای عربی و غربی در حمایت از غزه
  • آمریکا در بحث فلسطین در حال تحول است
  • IOC به ورزشکاران فلسطینی سهمیه المپیک داد
  • خشونت علیه زنان در خانه / زنان چه کنند؟
  • پیام مقاومت به شیوه بانوی فلسطینی + فیلم
  • آسمانی شدن پدر شهید در تالش
  • سخنان مهم سردار رادان درباره جزئیات اجرای طرح جدید حجاب